تئوری توهم توطئه

در حوالی سال هفتاد بحثی در  رسانه های مکتوب  و دانشگاه ها شکل گرفته بود و اساس و محور بحث بخشی از صحبت های دکتر میر حسین موسوی نخست وزیر دوران دفاع مقدس در زمان ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب بود.

 نقل به مضمون آن بحث این بود که حکومت ها برای بقای خود نیاز به ساختن دشمنی موهومی دارند تا با استناد به  اثر غالبش یعنی وجود توطئه  ؛  فقدان دستیابی دولت ها به موفقیت توجیه شود. این تئوری یاد شده با عنوان تئوری توهم توطئه بحث روز آن زمان بود و برای خود موافق و مخالفانی نیز دست و پا کرده بود.

 در دوران اصلاحات نیز مردم دائما با این موضوع مواجه بودند که دست هایی در کار است که می خواهند دولت را ناکار آمد کنند  و  این شعار از اول تا پایان ۸ سال ریاست جمهوری دکتر سید محمد خاتمی توسط طرفداران ریاست جمهور دنبال می شد. البته با اشاره به فقدان توازن سیاسی سران سه قوه بحث ها کمی قابل هضم و مقبول بود.

اما اینک که یک سال و اندی از ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد می گذرد ؛ با آنکه تقریبا آرایش سیاسی قوای سه گانه یکدست است ؛ هر از گاهی این ندا مجددا وارد عرصه ی رسانه ای می شود که : آقا عده ای نمی گذارند دولت کار کند.حالا این عده کیانند و چرا نمی گذارند هیچ کس نمی داند.

آیا براستی ما دچار توهم توطئه شده ایم؟

آیا براستی تئوری توهم توطئه واقعیت دارد؟

این عده از کجا پشتیبانی می شوند که در جمهوری اسلامی ایران با همدلی و هماهنگی موجود میان سه قوه ی مقننه ؛ مجریه و قضائیه موفق تر از مجموعه ی ارکان حکومت عمل می کنند ؟

نظر شما چیست؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد